فهرست مطالب

پژوهشنامه نقد ادب عربی - سال پنجم شماره 10 (بهار و تابستان 1394)

پژوهشنامه نقد ادب عربی
سال پنجم شماره 10 (بهار و تابستان 1394)

  • تاریخ انتشار: 1394/06/20
  • تعداد عناوین: 13
|
  • ابراهیم ناطق تجرق، علی خالقی، عبدالعلی آل بویه لنگرودی* صفحات 9-34

    جهاد و مقاومت تبلور روح ایمان و آزادگی است که در دو قرن گذشته با ظهور پدیده شوم استعمار، مفهوم آرمانی به خود گرفته است. این مبارزه مقدس دست مایه ی هنرنمایی شاعرانی است که نغمه سرایی شان، شهادت نامه پیکرهای خونین ملت هاست. الجزایر و عراق از جمله کشورهایی هستند که آرزوهای ملتشان در دوره ای از تاریخ با دست های پلید استعمار به یغما رفته است. تاریخ معاصر شاهد صفحه ای تاریک و دردناک از ستم های استعمار فرانسه در الجزایر و انگلیس در عراق است که نمود واقعی آن در سروده های پر احساس و واقع گرایانه شاعرانی چون محمد العید و معروف الرصافی قابل مشاهده است. شاعران هم عصری که از نزدیک شاهد بیداد استعمارگران در کشور خویش بوده و همانند ملت خود، بیداد اشغال گران را از نزدیک لمس و درک کرده اند. در جستار حاضر اشعار سیاسی دو شاعر به روش توصیفی- تحلیلی و به صورت تطبیقی بررسی شده که حاوی نتایج مذکور است: دو شاعر با سبکی کلاسیک در اشعار خود از دایره فردیت خارج و به زبان گویای مردم خود مبدل می گردند؛ هر دو شاعر از سنت های عربی و دینی بهره می برند. گرچه اشعار رصافی بیشتر جنبه مذهبی و شعر محمد العید بیشتر بر مدار ملی گرایی می چرخد، هر دو دارای زبان شعری ساده و به دور از تکلف و تصنع هستند و العید از تشبی هات بیشتری نسبت به رصافی استفاده می کند و زبانش تندتر و گزنده تر از اوست. معانی شعر هر دو روشن و از عبارات روان و الفاظ آسان تشکیل شده است. قصائد سیاسی دو شاعر، آیینه تمام نمای دردها، پیکار، پایداری و جان فشانی مردمان مبارز دو سرزمین است. پیوند ناگسستنی نام دو شاعر با حوادث سیاسی تاریخ معاصر الجزایر و عراق، به گونه ای است که بیانگر سیر تحولات سیاسی دو کشور در زمان اشغالگری بوده و نشانگر ابعاد مبارزاتی و التزام اجتماعی و سیاسی دو شاعر است.

    کلیدواژگان: التزام سیاسی، انقلاب عراق محمد العید، معروف الرصافی و الجزایر
  • الیاس مخمی، سالم گلستانه، حسین ابویسانی* صفحات 35-54

    مکتب فرمالیسم (صورتگرایی) مکتبی در حوزه ی نقد ادبی است که در اوایل قرن بیستم میلادی در روسیه شکل گرفت و پس از آن به اروپا و آمریکا انتقال یافت. محور اصلی نقد ادبی از دیدگاه فرمالیست ها توجه به شکل و ظاهر اثر و زیبایی شناسی متن ادبی است. این مکتب نقد ادبی تلاش می کند در تحلیل خود از آثار ادبی، «رستاخیز کلمات» را در آنها نمایان سازد. جایگاه فرمالیسم را در بررسی سروده هایی مانند سرود ملی برخی کشورها نمی توان نادیده گرفت. سرود ملی هر ملتی، برخاسته از هویت، محتوای فکری- تاریخی و اندیشه های غالب بر آن ملت است. از مهم ترین عوامل پیدایش سرود های ملی در میان کشور های مختلف می توان به حرکت های انقلابی و سیاسی مردم علیه دولت های استعماری اشاره کرد. از پویاترین حرکت های انقلابی مردم علیه استعمار غرب، انقلاب الجزایر بود که بعد از صد و سی سال جانفشانی و فداکاری ملت، در سال 1962 به پیروزی منتهی شد. نکته قابل توجه در این انقلاب مبارزه ی شاعران و ادیبان با بیان و قلم علیه استعمار بود. مفدی زکریا از جمله شاعران مبارز در انقلاب الجزایر بود که شعر مشهور او با نام «قسما» نماد آزادی از بند استعمار و سرود ملی این کشور شد. پژوهش حاضر، سرود ملی الجزایر را در مقوله هایی همچون «ادبیت، فرم، آشنایی زدایی، ساختار ساختارها و وجه غالب» از دیدگاه فرمالیست های روس مورد بررسی قرار داده که از جمله نتایج آن، برجسته شدن مفاهیم انقلابی است که از مولفه های یاد شده متاثر بوده است.

    کلیدواژگان: نقد فرمالیستی، سرود ملی، الجزایر، مفدی زکریا
  • مریم جلالی صفحات 55-76

    امروزه ادبیات کودک و جایگاه آن در مجموعه موضوعات ادبی، توجه بسیاری از ادیبان و ادب پروران این حوزه را به خود در جهان جلب کرده است. در ادبیات کودک و نوجوان، ایجاد لذت از متن مقدمه ایجاد ارتباط نویسنده یا شاعر با کودک است. در این میان شعر به دلیل آهنگین بودن و ایجاد لذت شنیداری، برای خردسالان و کودکان جذابیت دارد. کتاب های شعر کودک، نه تنها در ایران بلکه در دنیا، مخاطبین بسیاری دارد و پرداختن و توجه به شعر، میان خالقان اثر و جهان کودکان تعمیم پیدا کرده است. ادب پروران کشور الجزایر همچون شاعران و نویسندگان کشور ایران در نیم قرن اخیر به شکل جدی به ادبیات کودک و نوجوان به خصوص، به شعر کودک توجه داشته اند و تا کنون مجموعه های بسیاری از اشعار کودک در این دو کشور چاپ و منتشر شده است تا در اختیار مخاطبین قرار بگیرد. در این مقاله با توجه به گسترش حوزه ادبیات کودکان در جهان، به منظور مقایسه کیفی کاربرد شیوه ها و عملکرد شاعران شعر کودک در دو کشور ایران و الجزایر، نمونه هایی از اشعار را انتخاب کرده ایم، سپس آن را از منظر قالب های شعری، زبان گفتاری و نوشتاری و مضامین مورد قیاس قرار داده و شباهت ها و تفاوت های احتمالی موجود را سنجیده ایم. یافته ها نشان می دهد، شعر کودک در دو کشور الجزایر و ایران با توجه به قالب، کاربرد زبانی و مضامین، وضعیتی نسبتا مشابه دارد.

    کلیدواژگان: تطبیقی، ادبیات کودک، شعر، الجزایر، ایران
  • شلیر احمدی، حجت رسولی* صفحات 77-107

    بر اساس اصول نشانه شناسی می توان خوانش ها و تاویل های متعددی را برای فهم و درک بهتر یک اثر ادبی ارائه داد. بسیاری از شاعران الجزایری در قصاید خویش از واژه «اوراس» به عنوان نمادی از هویت وطن استفاده می کنند. عبدالله حمادی (1947)، شاعر بزرگ معاصر الجزایر در قصیده خویش، مازال یکبر اوراس بذاکرتی از رمز بهره برده است. دلالت های اوراس در این قصیده و جایگاه و اهمیت آن و رمزگان و نشانه ها و ارتباط آنها با اوراس موضوعی است که نیاز به بررسی دارد و جستار حاضر با استفاده از مبانی نشانه شناسی به کشف رمزگان موجود در این قصیده پرداخته و کوشیده است با مراجعه به ابیات قصیده با روش توصیفی- تحلیلی رمزگان مربوط به عنوان، خالق اثر، زیبایی های کلام، زمان و مکان، فرم و موسیقی و هنجارگریزی نحوی آن را تحقیق و بررسی کند. بررسی نشان داد که این قصیده نشان دهنده فضایی انقلابی، خشن و همچنین بازتاب حزن و اندوه شاعر است و آهنگ متعادل آن بر گیرایی متن افزوده است، همان طورکه حروف، صامت ها، مصوت ها و تکرار آنها بر فضای متلاطم انقلابی و خشم شاعر از وضع موجود دلالت می کند و هنجارگریزی نحوی نیز با محتوا و مضمون قصیده همخوانی دارد.

    کلیدواژگان: نشانه شناسی، شعر معاصر الجزایر، عبدالله حمادی، ما زال یکبر اوراس بذاکرتی
  • زهرا تیموری شاد، ابوالفضل رضایی* صفحات 109-131

    محمد العید آل خلیفه (1904- 1979) از جمله شاعران انقلابی معاصر الجزایر به شمار می رود که سورده های او نمونه بارز شعر، حماسه ساز و پرشور و انقلابی الجزایر و اشعار وی بازتاب واقعی شخصیت، افکار دینی و میهنی اوست. از بن مایه های شعر محمد العید توجه خاص وی به شهید و شهادت است. انعکاس مقاومت و پایداری مردم الجزایر در برابر استعمار فرانسه باعث تبلور فرهنگ ایثار و شهادت در شعر این شاعر الجزایری شده است. یافته های این پژوهش نشان می دهد دو پدیده اجتماعی «انقلاب» و «جنگ» از مهم ترین تحولات تاثیرگذار بر جریانات ادبی با موضوع شهید و شهادت به شمار می روند و کوشش های وی در اعتلای ادبیات انقلاب، جنگ و دفاع در خور ستایش است. در این مقاله ضمن معرفی این شخصیت و نگاهی اجمالی به موضوع شهید و شهادت به تحلیل اشعار محمد العید براساس دیوان شعری وی می پردازیم. روش پژوهش تحلیلی توصیفی و بر مبنای جمع آوری مطالب از منابع فارسی و عربی و طبقه بندی موضوعی است.

    کلیدواژگان: مقاومت، شهادت، وطن پرستی، الجزایر، محمد العید
  • اعظم شمس الدینی، طیبه سیفی* صفحات 133-153

    ترسیم مبارزات و رشادت های یک ملت در برابر بی عدالتی ها و ستم بیدادگران، یکی از درون مایه های شعر عربی از گذشته تا کنون است که در دوره های مختلف حیات شعر عربی، جلوه و نمود خاصی به خود گرفته است. در دوره معاصر که اغلب کشورهای عربی به نوعی زیر کنترل شدید استعمار و استعمارگران به سر می بردند، یکی از دغدغه های اصلی برخی شاعران، مبارزه با این بیدادگری ها و ترسیم مبارزات و رشادت های مردم است؛ لذا آنها با قلم خویش به مبارزه برخاستند و اشعار خود را در خدمت مبارزات ملت خویش قرار دادند. محمد العید از جمله این شاعران است. وی که از شاعران برجسته معاصر به شمار می آید، شعر خویش را در خدمت مبارزات ملت خود قرار داد تا جایی که اشعار او تصویرگر نهضت الجزایر و مراحل مختلف آن و ثبت دقائق انقلاب آن دیار است. از آنجا که توصیف قهرمانی ها و مبارزات و پایداری مردم الجزایر در جریان نبرد الجزایر، درون مایه اصلی اغلب اشعار وی است؛ لذا مقاله حاضر بر آن است تا با روشی توصیفی- تحلیلی به بررسی اشعار این شاعر الجزایری پرداخته و جلوه های مقاومت و پایداری را استخراج و به تحلیل محتوا و مضمون آن بپردازد تا از زوایای پنهان اشعار این شاعر پرده برداشته، آن را بیش از پیش به خوانندگان معرفی کند. بررسی درون مایه های پایداری در شعر این شاعر بیانگر این است که وی با لحنی حماسی و پرطنین اما زبانی ساده و بی پیرایه، زبان به وصف وقائع و حوادث جاری در الجزایر، در جریان مبارزه علیه استعمار گشود و روحیه جهاد و مبارزه در وی موجب شد تا استعمارستیزی بارزترین و بیشترین نمود مقاومت و پایداری در اشعار وی گردد.

    کلیدواژگان: شعر الجزایر، شعر معاصر، محمد العید، استعمارستیزی، پایداری
  • زهرا نوری، محمد امیر عبیدی نیا* صفحات 155-180

    در ادبیات ایران، مهدی اخوان ثالث (م.امید، 1307 1369) و در ادبیات الجزایر، مفدی زکریا(1908 1977) از شاعرانی هستند که مشخصه بارز شعرشان توصیف تاریخ اجتماعی و سیاسی است، و در متن این جریانات و مهم ترین وقایع را در شعرشان منعکس کرده اند، یکی از مسائل مهم که در شعر هر دو به وضوح آشکار است پرداختن به استعمار است. اخوان ثالث، روایت گر حضور استعمار انگلیس و آمریکا و زکریا روایتگر حضور استعمار فرانسه است، این مقاله برآن است تا بیان دارد که جلوه های استعمار در شعر دو شاعر چیست؟ براساس مکتب ادبیات تطبیقی، دو شاعر، استعمار را با چه شباهت ها و تفاوت هایی در شعرشان ترسیم کرده اند؟ و واکنش آنها به حضور استعمار در جامعه چگونه است؟ نتایج بررسی نشان می دهد: اخوان به زبانی نمادین و تمثیلی و زکریا با تصاویر شاعرانه از استعمار پلید که بر جامعه سایه انداخته سخن گفته اند؛ اما یک تفاوت محسوس در شعر آنها دیده می شود که اخوان از حضور استعمار به یاس گراییده و روحیه مقاومت را از دست داده و در اشعارش فضای یاس آمیز و غمناک بعد از چیرگی استعمار را وصف کرده ولی زکریا روحیه ای امیدوار دارد و اشعارش گویای مقاومت در برابر استعمار است.

    کلیدواژگان: استعمار، اخوان ثالث، مفدی زکریا، یاس، مقاومت
  • موسی بیات، علی عدالتی نسب* صفحات 181-221

    رمان از گونه های ادبی مهم و تاثیرگذار در ادبیات معاصر به شمار می رود به گونه ای که آن را دیوان العرب معاصر نامیده اند. این نوع ادبی، آیینه ای است برای انعکاس فرهنگ و ادب هر جامعه و به گونه ای بیانگر منش و روح و فضای حاکم بر هر جامعه است. هر رمان نویس با سبک مخصوص و فکر خلاق خود، به گونه ای متفاوت سعی در بیان واقعیات موجود یا گستره فکری خویش و یا فکر حاکم بر جامعه دارد که این سبک و گونه مخصوص در مقایسه با سایر انواع بیان، قابل تامل است. احلام مستغانمی از نویسندگان مشهور الجزایری است که قلم خاص و شیوه نگارش مخصوص خود را دارد و آثارش مورد استقبال طیف وسیعی از مردم قرار گرفته و به ویژه سه گانه او از محبوبیت بالایی برخوردار است و ذاکره الجسد او در زمره صد رمان برتر عربی قرار دارد. در این پژوهش سعی بر آن است تا سبک نویسندگی وی در یکی از مهم ترین آثارش یعنی رمان ذاکره الجسد، به شیوه توصیفی- تحلیلی بررسی شود. نتایج پژوهش حاکی از آن است که این مجموعه داستانی دارای ویژگی های فنی جدید و تکنیک های سبکی برجسته همچون تمرکز در درون شخصیت ها، وضوح و شفافیت، تکرار به ویژه در اسلوب تعجب، تشخیص، هنجار گریزی و

    کلیدواژگان: احلام مستغانمی، ذاکره الجسد، رمان، سبک
  • شهره معرفت صفحات 223-245

    ادبیات داستانی الجزایر از رویکردی تاریخی به دو دوره تقسیم می شود: پیش از استقلال این کشور و پس از آن. نویسندگان و مترجمانی چند، پیش از استقلال الجزایر با ترجمه، تقلید و سپس تصنیف گونه های نوپدید روایی که نتیجه ارتباط مستقیم الجزایر با اروپا بود، زمینه نگارش داستان نویسی جدید را در این کشور فراهم آوردند. از این میان، احمدرضا حوحو، از نخستین نویسندگانی بود که به گونه های روایی جدید توجه کرد و روایت را ابزار نقد قرار داد. او پیش از استقلال الجزایر درگذشت، اما در راه استقلال کشورش گام های موثری برداشت. حوحو در مقاله های داستانی فکاهی گونه خود با رویکردی انتقادی به مسائل جامعه نگریست. در این مقاله، پس از تعریف مقاله داستانی و معرفی حوحو بر اساس نقد ساختاری و روابط بینامتنی به تحلیل عناصر روایی مقاله های داستانی او در مع حمار الحکیم و مقایسه آن با ساختار مقامات پرداخته شده است. مقامه نویس، مسائل جامعه رو به انحطاط عرب را پس از سیطره مغول به تصویر می کشد و حوحو، مسائل جامعه استعمارزده ای را که آرزومند تعالی است. حوحو، از منظر داستانی در این اثر به ساختار مقامات توجه دارد، اما این مقاله های داستانی را در راه اهداف جدید جامعه اش به کار می گیرد؛ اهدافی که مخالفت هایی را برمی انگیزد.

    کلیدواژگان: الجزایر، داستان کوتاه، مقامه نویسی، احمدرضا حوحو، مع حمار الحکیم
  • طیبه امیریان، فرامرز میرزایی* صفحات 247-268

    نقد پسا استعماری به تحلیل واکنش استعمار زدگان در برابر میراث فرهنگی استعمارگران در متون ادبی می پردازد. مهم ترین شاخص آن، جستن راهی برای بازیابی حقوق، هویت ملی و بینش بومی فراموش شده در کشورهای استعمار زده است. ادبیات داستانی الجزایر در دوران استعمار فرانسه و پس از آن در شیوه های بیان و زبان ادبی به زیبایی دگرگون شد. از این رو، رمان پسا استعماری الجزایر، هویت و شکل نوینی یافت که بخشی از آن همزمان با نهضت ترجمه و ورود آبشخورهای نوین فکری دنیا بر روی نویسندگان و بخش دیگر مربوط به گزینش زبان استعمار، فرانسوی، در کنار زبان عربی برای داستان نویسی بود. آنان با نفی بافت و محتوای کهنه رمان برای کشف هویت و فرهنگ گمشده خود به نوشتن رمان هایی به زبان فرانسوی روی آوردند تا با استعمارگران مبارزه کنند و هویت ملی خود را بازآفرینند؛ از این رو در آثارشان به منظور دفاع از ملت مولفه های مانند: تقابل های استعمارگر و استعمارزده، شرق و غرب را نقد کردند. در این نوشتار با روش تحلیل محتوایی، نمونه هایی از رمان الجزایر طبق مولفه های نقد پسا استعماری، معین می کند که داستان نویسان الجزایری به احیای باورها، هویت و فرهنگ بومی و مبارزه با آثار منفی برجای مانده از دوران استعمار، اهمیت داده اند.

    کلیدواژگان: الجزایر، پسا استعمار، رمان، ویژگیهای محتوایی و زبانی
  • طارق ثابت صفحات 269-292

    إن من یطلع علی الشعر الجزایری المعاصر، یدرک ان ثمه اصواتا متمیزه، لم تجد العنایه لتصقل، فترسم للجزایر مشهدا شعریا جزایری الروح، و إن الکتابات التی اخذت تسعی نحو ذلک سعیا حثیثا کثره، لکی تسمع القاری العربی صوت الجزایر الشعری بکل ما فیه من خصوصیه و ابداع و تمیز. اهمیه الموضوع تکمن فی البحث فی التجربه الشعریه الحداثیه الجزایریه، التی تظل تجربه فتیه مقارنه بنظیرتها فی المشرق، مع ذلک ابدت تجاوبا حسنا، إن علی المستوی الفکری، او الفنی؛، غیر ان نضجها یظل رهن الجهود المکثفه و المکاتفه الملقاه علی عاتق النقاد و الشعراء علی حد سواء؛ و هی بحاجه ماسه الی تکثیف الدراسات النقدیه الجاده، و التی من شانها انصافها کخطاب شعری له خصوصیته و تمیزه. لقد تغیر شکل نسق الشعر الجزایری، فتنوعت اشکال القصیده تبعا لتنوع التجارب الشعریه و تعددها، فتوصلنا فی بحثنا إلی ان الکثیر من الشعراء کتبوا علی الشکل الحر، و اتجه البعض الآخر الی کتابه قصیده النثر باعتبارها نسقا جدیدا مغایرا، و من خلال هذه النماذج الذی اخترناها من الشعر الجدیدی بشقیه التفعیله و النثری؛ لشعراء جزایریین من مستویات و ازمنه مختلفه؛ وجدنا انهم حاولوا ان یحققوا حداثه علی مستوی الشکل و المضمون، محاولین تطویر الخطاب الشعری بالبحث المستمر عن الاشکال و الروی الاکثر تعبیرا عن الواقع الذی تعیشه البلاد، و مع التراکم الکمی و الکیفی لما کتبه الشعراء الجزایریون لیومنا هذا؛ لم یخرجوا عن الساید الشعری فی الوطن العربی.

    کلیدواژگان: الجزائر، الشعر المعاصر، الشعر الحر، شعر التفعیله، قصیده النثر
  • حسین خمری صفحات 293-311

    اذا کان القارئ الجزائری و العربی، قد تعرف علی الروایه الجزائریه المکتوبه بالفرنسیه، لاسباب تاریخیه و اجتماعیه، ثم بعدها علی الروایه الجزائریه المکتوبه بالعربیه منذ بدایه الاستقلال و استرجاع السیاده الوطنیه، فان الروایه الجزائریه المکتوبه بالایطالیه تعتبر تجربه استثنائیه و فریده فی الادب الجزائری، ذلک ان العلاقات الثقافیه بین اللغتین تکاد تکون معدومه، و ان ایطالیا لم تکن وجهه مقصوده من قبل المهاجرین الباحثین عن العمل، او تغییر نمط المعیشه حتی تتکون نخبه قادره علی التعاطی مع الایطالیه او الکتابه. اما الاسئله التی تطرح فی هذه المقاله فهی ان: 1- متی بدات ارتباط الادبین الایطالی و الجزائری؟ 2- من هم الادباء الجزائیون الذین عملوا فی مجال الادب الایطالی؟ 3- و ما هو اعمالهم؟ 4- من الادباء الجزایون الذین کتبوا روایاتهم باللغه الایطالیه، ما هی مضامین روایاتهم، و ما هو هدفهم من کتابه الروایه باللغه الایطالیه؟ یحاول هذا البحث ان یجیب الی هذه الاسئله بمنهج توصیفی- تحلیلی. الظروف السیاسیه و الامنیه التی عرفتها الجزائر، جعل نخبه من الشباب الحاملین لشهادات جامعیه حصلوا علیها فی بلدهم یقصدون هذه الوجهه الغربیه. اقترنت المغامره باقتحام المکان المجهول و اللغه المجهوله؛ بالمغامره الثقافیه و اللغویه و محاوله الاندماج و المساهمه فی المشهد الثقافی الایطالی، و اختیارهم الکتابه الروائیه الایطالیه

    کلیدواژگان: الجزایر، ایطالیا، الترجمه، الروایه، ثبات الهویه
  • رشید شعلال صفحات 313-330

    یهدف هذا البحث إلی قراءه النص الشعری الجزایری المعاصر؛ باعتباره نصا اعید فیه انتاج الحدث التاریخی(ثوره التحریر) فنیا بدرجه عالیه من الوعی؛ مما یعنی ان الشاعر عزالدین میهوبی تمثل الحدث التاریخی فاعاد صناعه سیاقه باعتباره جوهر التجربه الشعریه، و من ثم تهیا له انتاج النص الشعری بصفته الوجه الثانی للعمله- علی مذهب دو بوغراند-. و فی انصهار الراهن بالماضی تتجلی التجربه الشعریه ضربا من البحث عن الذات. فی هذا الاطار یتنزل هذا البحث دراسه فی حیثیات النص الشعری المعاصر سیاقا تشکیلا، و ما ینجم عن ذلک من میلاد قیم نصیه/ جمالیه یعیش فیها الحدث التاریخی حاله من البعث، فاذا کانت الممارسه النقدیه اعاده انتاج النص من زاویه المتلقی، فان دراسه ادب الثوره- بای منهج شینا- هی من زاویه تحیین لهذه النصوص بمضامینها، و من زاویه ثانیه إسهام فی إعاده إنتاج التاریخ او علی الاقل قراءه تفاعلیه مع التاریخ الذی یظل الانسان جزءا منه من منظور ثقافی و انثروبولوجی. یضطلع الحدث التاریخی- بصفته تجربه ادبیه/ شعریه- باداء وظیفه جمالیه، یبلغ فیها المعیار درجه عالیه من الهیمنه، و یرجع السبب فی هیمنه المعیار إلی اضطلاع الشاعر بدور المرید/ المحب للحدث التاریخی، و إلی کل ما یجسده هذا الحدث من ایقونه مکانیه، او شخصیه تاریخیه، او معرکه

    کلیدواژگان: الجزائر، الشعر المعاصر، عزالدین میهوبی، التفاعل التاریخی، التفاعل الجمالی